بهرام عابدینی
بهرام عابدینی
بهرام عابدینی
هنگامی که سخن از گردشگری به میان میآید، ذهن ما ناخودآگاه به کسانی معطوف میشود که برای دیدن جاذبهای خاص، دیدار دوستان و اقوام، گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت به سفر میروند. آنها ممکن است اوقات فراغت خود را با شرکت در فعالیتهای ورزشی، دوچرخهسواری، اسبدوانی، آواز خواندن، مطالعه کردن و قدم زدن در ساحل یا صرفا لذت بردن از طبیعت سپری کنند. البته اگر
تحقق گردشگری مستلزم فاصله گرفتن از محیط معمول زندگی است. از این رو حرکت و جابهجایی را باید یکی از مولفههای اصلی گردشگری دانست. همانگونه که سیستم گردش خون در بدن اکسیژن و مواد غذایی را به سلولها رسانده و مواد زائد را دفع میکند، حمل و نقل در گردشگری نیز گردشگر را به مقصد رسانده و به مبداء بازمیگرداند و ضامن حیات سیستم گردشگری است چرا که هیچ سفریبدون جابهجایی محقق نمیشود. این جابهجایی از طریق شیوههای مختلف حملونقل انجام میشود. همانطور که کولیر (۱۹۹۴) نیز اشاره دادر، حمل و نقل سه نیاز گردشگر را برطرف میکند: