بهرام عابدینی
بهرام عابدینی
بهرام عابدینی
فلات ایران به شکل مثلثی است ، که در قسمت شمال آن دریای خزر و در جنوب آن خلیج فارس واقع شده است . این وضعیت جغرافیایی به مثابه پلی برای ایجاد ارتباط میان آسیای مرکزی و آسیای غربی میباشد . فلات ایران محصور رشته کوههای عظیمی است که آن را دربرگرفته اند . رشته کوه زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است.
این رشته کوه ترکیبی از چین های متوازی و دره های گوناگون را تشکیل میدهد . دامنه های مرتفع این کوهها را مراتع گوناگون تشکیل میداده که بقایای جنگلهای متراکم بلوط ، گردو و بادام وحشی تا به امروز نیز گسترده شده است . در تابستانهای گرم دامداران کوچ نشین ، مجبور به صعود به مراتع مرتفع می باشند . در بخش مرکزی زاگرس برآمدگی تیزی که به سوی غرب نفوذ یافته و به دشت بین النهرین وارد گردیده و با ایجاد پیچی در رود دجله ، باعث نزدیکی این رود به رود فرات گردیده است و نیز در قسمت شمال ، مثلث فلات رشته کوه البرز با قد بسیار مرتفعش ، دماوند قرار گرفته و به موازات سواحل منحنی شکل جنوب ، دریای کاسپین کشیده شده ، به طوری که ناحیه ساحلی برخوردار از رطوبت و باران را از منطقه بیابانی فقیر جدا میسازد. رشتهکوه البرز تا انتهای غربی آذربایجان ایران ادامه مییابد . آذربایجان به دلیل داشتن راههایی از سمت شمال غربی و شمال و شمال شرقی ، رفت و آمد را در خود سهل نموده است . این ناحیه یکی از دو شکاف زره کوهستانی ایران را تشکیل میدهد. در سمت شرق فلات ، امتداد رشته کوه البرز ، کوههای خراسان را تشکیل میدهد که به دلیل ارتفاعات کم آن عبور را سهل مینماید. درههای حاصلخیز آن ، محل مناسبی برای رشد و نمو انواع غلات و پنبه میباشد تا جایی که به انبار غله ایران شهرت یافته است. این منطقه یکی از مناطق استراتژیک و یکی از دو شکاف زره کوهستانی است که مدخل اقوام مهاجم برای ورود به فلات میباشد . دشت گرگان بین دریای کاسپین و رشته کوه البرز ، واحد طبیعی است که مهاجرت به سوی فلات از آنجا انجام میگیرد و به همین جهت در زمان ساسانیان دیوار آجری به طول چندین کیلومتر ایجاد گردید تا از آن برای دفاع در برابر مهاجمان استفاده شود. علاوه بر رشته کوههای سهگانه ذکر شده ، که مثلث فلات را در بر میگیرند رشته کوه مکران نیز در جنوب ، بخش جنوبی آن را محصور میکند. این رشته کوه بواسطه دو معبر شکافته میشود ، یکی راه بندرعباس و دیگری راهی که به بلوچستان میرود. در بخش مرکزی فلات ، دو دشت پهناور بیایانی وجود دارد که یکی در شمال (دشت کویر) و دیگری در جنوب (کویر لوت) میباشد . دشت کویر عبارت از نمکزارهایی است که در آن رویشی به چشم نمیخورد و زندگی برای هیچ جانوری میسر نیست . بعضی جاها که نمک کمتری دارد امکان زندگانی وجود دارد. کویر لوت ناحیهای کاملاً خشک است ، تا جایی که بعضی از سیاحان این دیار بر این باورند که صحرای گبی در آسیای مرکزی در مقایسه با آن ، حاصلخیز به نظر میرسد.
بر اساس آنچه ذکر شد، ملاحظه میگردد که در دامنههای کوهها و نیز مراکزی که محل مناسب برای رشد و ترقی تمدن آن روز که مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود ، میتوانست مدنیت گسترش یابد و در جاهایی که فاقد امکانات بوده است هیچگونه رشد و توسعهای را نمیتوانیم شاهد باشیم . علاوه بر این در دشتهای پهناور و جلگههای وسیع ایران نیز به دلیل قابلیتهای فراوان شاهد شکوفایی تمدن انسانی هستیم . دشت خوزستان در جنوب غربی که در قدیم به سوزیانا شهرت داشته ، استعدادهای فراوانی برای کشاورزی و دامداری داشته و دارد. گستره تمدن این دیار در میان اقوام کوهستانی بدوی و نیمه بدوی مجاور ، قابل ملاحظه میباشد. بزرگترین کهن پادشاهی ایران ( شوش ) در این دشت ایجاد شد.
دشت دیگری که در خارج از مثلث فلات واقع است ، منطقهای است که در پشت کوههای مجاور دریای کاسپین واقع است . این محل از وضعیت فوقالعادهای برخوردار است . در این ناحیه برنج ، پنبه ، چای ، تنباکو و ... کاشت و برداشت میشود. با اوصاف ذکر شده میتوان کیفیت تکوین تمدنها را ، در این سرزمین پهناور نظارهگر بود و با توجه به این نکته که سرزمین ایران ، مرکز خطوط ارتباطی میان شرق و غرب نیز هست میتوان این حقیقت را به وضوح مشاهده کرد که چگونه وضع جغرافیایی این سرزمین وظیفه تاریخی خود را در طی هزاران سال تاریخ بشریت ایفا نمودهاست .
منبع:باستان شناسی و هنر دوران تاریخی، تالیف علی اکبر سرفراز، بهمن فیروزمندی